English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8697 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
the quantity of a vowel U کوتاهی وبلندی حرف صدایی کمیت حرف مصوت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
assonance U هم صدایی قافیهء وزنی یا صدایی
terrain relief U پستی وبلندی زمین
over rough and smooth U در زمین ناهموار وهموار در پستی وبلندی
phonetic U مصوت
measure U 1-یافتن اندازه یا کمیت چیزی . 2-از اندازه یا کمیت خاص بودن
diphthong U مصوت دوگانه
diphthong U مصوت مرکب
diphthongs U مصوت مرکب
diphthongs U مصوت دوگانه
phonate U مصوت کردن
conchoidal U دارای پستی وبلندی هایی شبیه داخل صدف
plangency U پر صدایی
unison U یک صدایی
noiselessness U بی صدایی
monaural U یک صدایی
conconancy U هم صدایی
consonance U هم صدایی
homophony U هم صدایی
unison U هم صدایی
equisonance U هم صدایی
monophony U یک صدایی
consonantal U بی صدایی
knell U صدایی زنگ
tonic U صدایی اهنگی
tonics U صدایی اهنگی
voice key U کلید صدایی
voice frequency U بسامد صدایی
trachyphonia U زمخت صدایی
pentatonic U پنج صدایی
tanyphonia U نازک صدایی
baryphonia U کلفت صدایی
melodiousness U خوش صدایی
recited U با صدایی موزون خواندن
recites U با صدایی موزون خواندن
reciting U با صدایی موزون خواندن
zing U صدایی شبیه جیغ
whinnied U صدایی شبیه شیهه
whinnies U صدایی شبیه شیهه
whinny U صدایی شبیه شیهه
whinnying U صدایی شبیه شیهه
recite U با صدایی موزون خواندن
voice grade channel U مجرای از درجه صدایی
motet U سرود چند صدایی
what noise is that? U این چه صدایی است
voice operated U با کار افت صدایی
phonic U صدایی صدا دار
abridgement U کوتاهی
non feasnce U کوتاهی
succinctness U کوتاهی
brachylogy U کوتاهی
shortness U کوتاهی
defaults U کوتاهی
lowness U کوتاهی
concise ness U کوتاهی
dwarfishness U کوتاهی
default U کوتاهی
defaulted U کوتاهی
defaulting U کوتاهی
transience U کوتاهی
brevity U کوتاهی
delinquency U کوتاهی
transience or cy U کوتاهی
voice operated device U دستگاه با کار افت صدایی
failings U درصورت کوتاهی از
shorrcomer U کوتاهی کننده
he did his level best U کوتاهی نکرد
non feasor U کوتاهی کننده
negligence U قصور کوتاهی
defult U کوتاهی ورزیدن
in a short time U در یک مدت کوتاهی
defaulters U کوتاهی کننده
defaulter U کوتاهی کننده
compendium U مختصر کوتاهی
failures U کوتاهی قصور
failure U کوتاهی قصور
compend U کوتاهی اختصار
failing U درصورت کوتاهی از
quantum U کمیت
quant U کمیت
shagreen U کمیت
quantity U کمیت
quantities U کمیت
scalar U کمیت
music to one's ears <idiom> U صدایی که شخص دوست دارد بشنود
euphonical U مبنی برخوش صدایی یاسهولت ادا
skateboards U وسیله کوتاهی با 4 قرقره
curtness U کوتاهی وتندی سخن
for a short time U بری مدت کوتاهی
skateboard U وسیله کوتاهی با 4 قرقره
scalar quantity U کمیت اسکالر
batch quantity U کمیت گروهی
alternating quantity U کمیت متناوب
certificating of quantity U گواهی کمیت
certificate of quantity U گواهی کمیت
oscillating quantity U کمیت نوسانی
sinusoidal quantity U کمیت سینوسی
quantifier U کمیت سنج
physical quantity U کمیت فیزیکی
scalar quantity U کمیت نردهای
pulsating quantity U کمیت ضربانی
scalar quantity U کمیت عددی
peridic quantity U کمیت تناوبی
quantity control U کنترل کمیت
vector quantity U کمیت برداری
infrasound U صدایی با توان و دامنه بسیارو فرکانس بسیار کم
growling U خرناس کشیدن صدایی که از نای سگ خشمگین بر میاید
growl U خرناس کشیدن صدایی که از نای سگ خشمگین بر میاید
growls U خرناس کشیدن صدایی که از نای سگ خشمگین بر میاید
growled U خرناس کشیدن صدایی که از نای سگ خشمگین بر میاید
to be in d. U کوتاهی درانجام وفیفه کردن
hard hack U بوته کوتاهی که دراتازونی میروید
to go for a spin U با خودرو گردش کوتاهی کردن
impulses U پالسی که زمان کوتاهی می ماند
impulse U پالسی که زمان کوتاهی می ماند
quantification U کمیت پذیر کردن
mean value of periodic quantity U میانگین کمیت دورهای
pseudoscalar quantity U کمیت شبه عددی
scalar quantity U کمیت غیر برداری
phase of a sinusoidal quantity U فاز کمیت سینوسی
observable quantity U کمیت مشاهده پذیر
conserved quantity U کمیت ثابت [فیزیک]
damped sinusoidal quantity U کمیت سینوسی میرنده
quantifies U کمیت را تعیین کردن
quantifying U کمیت را تعیین کردن
conserved quantity U کمیت پایسته [فیزیک]
quantity surveyor U ارزیاب کمیت مواد
quantify U کمیت را تعیین کردن
quantified U کمیت را تعیین کردن
evaluate U محاسبه یک مقدار یا کمیت
quantity surveyors U ارزیاب کمیت مواد
evaluating U محاسبه یک مقدار یا کمیت
evaluates U محاسبه یک مقدار یا کمیت
evaluated U محاسبه یک مقدار یا کمیت
round vowel U حرف صدایی که درتلفظ ان باید دهان یا لب را گرد کرد
pretone U هجا یا صدایی که پیش ازهجا تکیه دارواقع شود
initialling U تابع کوتاهی که برنامه را باز میکند
initialled U تابع کوتاهی که برنامه را باز میکند
initialing U تابع کوتاهی که برنامه را باز میکند
trunk hose U شلوار کوتاهی که تانیمه ران میرسیده
initialed U تابع کوتاهی که برنامه را باز میکند
initial U تابع کوتاهی که برنامه را باز میکند
I have a short trip ahead. U قرار است یک مسافرت کوتاهی بروم
initials U تابع کوتاهی که برنامه را باز میکند
impulsive U آنچه برای زمان کوتاهی می ماند
i will do my possible U هر چه از دستم براید کوتاهی نخواهم کرد
to step out U برای مدت کوتاهی بیرون رفتن
time constant of an exponential quantity U ثابت زمانی یک کمیت نمایی
even U کمیت یا عدد که ضریب دو است
scalar quantity U کمیت نرده ای [فیزیک] [ریاضی]
symmetrical alternating quantity U کمیت متناوب متقارن نامتوازن
scalar U کمیت نرده ای [فیزیک] [ریاضی]
measure U روش محاسبه اندازه یا کمیت
evaluations U عمل محاسبه یک مقدار یا کمیت
evaluation U عمل محاسبه یک مقدار یا کمیت
telemetry U اندازه گیری یک کمیت یا کیفیت
twanged U صدایی که هنگام کشیدن سیم ساز از ان شنیده میشود صدای زه
twanging U صدایی که هنگام کشیدن سیم ساز از ان شنیده میشود صدای زه
twangs U صدایی که هنگام کشیدن سیم ساز از ان شنیده میشود صدای زه
twang U صدایی که هنگام کشیدن سیم ساز از ان شنیده میشود صدای زه
transient U آنچه برای مدت کوتاهی وجود دارد
transients U آنچه برای مدت کوتاهی وجود دارد
trundle bed U تختخواب چرخکدار کوتاهی که زیرتختخواب بزرگتری جا بگیرد
quotas U کمیت تعیین شده توسط دولت
quota U کمیت تعیین شده توسط دولت
chuck U جوجه مرغ تکان صدایی که برای راندن حیوان بکار میرود
chucked U جوجه مرغ تکان صدایی که برای راندن حیوان بکار میرود
cuckoo clock U ساعت دیواری زنگی که در سرساعت صدایی شبیه صدای فاخته میکند
chucks U جوجه مرغ تکان صدایی که برای راندن حیوان بکار میرود
cuckoo clocks U ساعت دیواری زنگی که در سرساعت صدایی شبیه صدای فاخته میکند
feep U صدایی که ترمینال برای جلب توجه استفاده کننده ایجاد میکند
knickers U شلوارگشاد کوتاهی که نزدیک زانو جمع شده باشد
to pause U [برای مدت کوتاهی] در انجام کاری توقف کردن
led line U خط کوتاهی که در بالایاته حامل برای نت هابیرون ازحامل می افزایند
interspinalis U ماهیچه کوتاهی که برامدگی مهرههای پشت رابهم می پیوند د
dimensionless quantity U کمیت بدون بعد [فیزیک] [شیمی] [مهندسی]
transient U وضعیت یا سیگنالی که برای مدت زمان کوتاهی فاهر شود
gradine U [پله های کوتاهی که یکی از آن بالای دیگری قرار می گیرد.]
herdic U کالسکهای که بدنه کوتاهی دارد واز عقب سوار ان میشوند
local area network U شبکهای که ترمینال ها و قط عات مختلف آن فاصله کوتاهی از یکدیگر دارند.
loader U برنامه کوتاهی که داده را از کارت پانج به حافظه اصلی می برد
transients U وضعیت یا سیگنالی که برای مدت زمان کوتاهی فاهر شود
laniard U طناب کوتاهی که برای نگاه داشتن چیزی بکار میرود
Gothic Revival U [پله های کوتاهی که یکی از آن بالای دیگری قرار می گیرد.]
charges U 1-کمیت الکتریسیته 2-مقدار کمبود الکترون در یک وسیله یا عنصر
levels U کمیت بیتها که باعث سیگنال دیجیتالی ارسالی شوند
charge U 1-کمیت الکتریسیته 2-مقدار کمبود الکترون در یک وسیله یا عنصر
levelled U کمیت بیتها که باعث سیگنال دیجیتالی ارسالی شوند
leveled U کمیت بیتها که باعث سیگنال دیجیتالی ارسالی شوند
level U کمیت بیتها که باعث سیگنال دیجیتالی ارسالی شوند
short timer U پرسنلی که عمر خدمتی کوتاهی از انها مانده و به سن بازنشستگی نزدیک هستند
card U برنامه کوتاهی که داده را از کارت پانچ به حافظه اصلی منتقل میکند
cards U برنامه کوتاهی که داده را از کارت پانچ به حافظه اصلی منتقل میکند
stakhnovism U افزایش تولیداز طریق بالا بردن کمیت تولیدهر کارگر
instantaneous readout U سیستمی بدون تاخیر بین گیرنده کمیت موردنظر ونشاندهنده ان
relocation U کمیت افزوده شد به یک آدرس برای انتقال به محل دیگری ازحافظه
allocation U برنامه کوتاهی که منابع حافظه را بین نرم افزار و وسایل جانبی تقسیم میکند
allocations U برنامه کوتاهی که منابع حافظه را بین نرم افزار و وسایل جانبی تقسیم میکند
radiation shield U وسیلهای برای جلوگیری ازتابشهای ناخواسته که دراندازه گیری کمیت موردنظرتاثیر میگدارند
text U وسیله الکترونیکی که از همان کننده صوت برای تولید صدایی معادل متن وارد شده استفاده میکند
texts U وسیله الکترونیکی که از همان کننده صوت برای تولید صدایی معادل متن وارد شده استفاده میکند
Recent search history Forum search
1Otherwise, throw in a rimshot hit every now and then
0نحوه کار با نرم افزار waze
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com